جوک های خیلی...
یه روز یه ترکه...
اسمش ستارخان بود.تفنگ دستش می گیره میاد به پایتخت تا کشور رو از استبداد نجات بده به خاطر من و تو...
یه روز یه لره...
اسمش آریو برزن بود . با لشکر کمی که داشت رفت به جنگ اسکندر وقتی همه سربازاش کشته شدند باز هم تک نفره جنگید تا برای ایران بمیره ...
یه روز یه رشتیه...
اسمش میرزا کوچک خان جنگلی بود .به خاطر غیرتش به وطن با دوستاش رفت به جنگ شوروی تا به ناموس من و تو توهین نشه ...
یه روز یه اصفهانیه...
اسمش شاه عباس بود.دید پرتغالی ها دارن تو کشورش قلعه میسازند رفت با هاشون جنگید تا ذره ای از خاک ایران کم نشه ...
یه روز یه عربه...
یه روز یه قزوینیه...
اسمش عباس بابایی بود. دید عراق به خاک کشور وارد شده به خاطر این که به من و تو سخت نگذره رفت به جنگ و کشته شد ...
آره دوستان.یه روز ما همه با هم متحد و یک دل بودیم.تا این که یه عده رمز دوستیمونو فهمیدن و کمر به شکستنش بستن... .بیاید باز هم یه دل شیم.ترک و لر و رشتی و قزوینیش مهم نیست.مهم اینه که ما همه زیر پرچم اسلامیم... .ما بودیم که اولین سد رو تو جهان ساختیم...ما بودیم که اولین پیمان صلح رو بستیم... ما بودیم که...
حیف که دشمن کارشو خوب بلده و ما هم خواسته و ناخواسته به کارهای اون تن میدیم...
هیچ میدونید واسه هر جوکی که مثلا درمورد ترکها برای دیگران تعریف میکنید اون دنیا بازخواستتون میکنن و تو این دنیا باید از تمام ترکها حلالیت بطلبید؟؟؟؟؟؟؟
ماهی رو هر وقت از آب بگیری تازه هست.بیایم از همین امروز شروع کنیم که دیگه هیچ قومی رو مسخره نکنیم.مخصوصا قوم های ایرونی رو......
برگرفته از: http://javane-ashegh.blogfa.com