شنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۳، ۰۴:۳۷ ب.ظ
رمضانه
ماه رمضان خیلی گرم بود و ماهم خیلی بیرون نمیرفتیم اما چندباری که با دوستم محمد قرار ملاقات میذاشتیم،بیکار نمیموندیم و در حد توان حرکت هایی میکردیم
مثلاً یکیش اینکه با یه آقا پسری که خیلی تابلو داشت توی خیابون مزاحمت ایجاد میکرد برخورد شد.میگم برخورد چون خودش شلوغش کرد وگرنه هدف ما صحبت بود.
دو تا خانم بدپوشش بهمراه یه مادر چادری که حدود 10 پسری رو دنبال خودشون راه انداخته بودند هم بی تقصیر نبودند.
محمد رفت از پشت دست یکی از پسرا رو گرفت آورد کنار که باهاش حرف بزنه،بقیه پراکنده شدند و پسره یکم داغ بود خیلی بالا پایین میپرید.
منم که دیدم اگه به خانوما تذکر داده نشه،بی انصافیه؛رفتم اول به مادرشون بعد به خودشون تذکر جدی دادم.
پسره هم الحمدلله به خوشی ختم بخیر شد و چون من گمشون کردم در جریان صحبت ها نیستم اما در خاطره ی بعدی صحبت ها رو هم مینویسم.
غیرت کجاست؟
برچسب ها: امر به معروف و نهی از منکر ،مزاحمین نوامیس،بی غیرتی ،دختران بدحجاب،پسران چشم چران،تذکر لسانی،بلندکردن
۹۳/۰۵/۱۱